تومور مغزی

تومور مغزی که به تومور درون جمجمه ای معروف می باشد، توده ای غیر عادی از یک بافت به شمار می رود که با رشد و تکثیر شدن غیر قابل کنترل سلول ها ایجاد می شود. ظاهرا این وضعیت توسط مکانیزمی که وظیفه کنترل سلول های نرمال را به عهده دارد، چک نمی گردد. بیش از ۱۵۰ نوع متفاوت تومور مغزی شناسایی شده که به دو گروه اصلی تومورهای اولیه و متاستاتیک دسته بندی شده اند.

انواع تومورهای مغزی

تومورهای اولیه مغزی شامل آن دست از تومورهایی هستند که از بافت های مغزی و یا بافت های اطراف مغز ایجاد می گردند.
تومورهای اولیه به عنوان تومورهای گلیال (تومورهایی که از سلول های گلیالی تشکیل شده اند) و یا تومورهای غیر گلیال (تومورهایی که روی و یا داخل ساختارهای مغزی نظیر عصب ها، رگ های خونی و غده ها رشد می کنند) دسته بندی می گردند که می توانند بدخیم و یا خوش خیم باشند.
تومورهای مغزی متاستاتیک شامل تومورهایی هستند که در نقطه ای خارج از مغز یعنی در ناحیه دیگری از بدن (مانند سینه و ریه ) ایجاد شده که در نهایت از طریق جریان خون به مغز راه می یابد. تومورهای متاستاتیک به عنوان سرطان در نظر گرفته شده و بدخیم می باشند.

از هر چهار تنی که مبتلا به سرطان می باشند یک تن دچار متاستاز مغزی شده و برآوردها نیز حکایت از آن دارد، هر ساله ۱۵۰۰۰۰ تن به این نوع سرطان بدخیم دچار می گردند. ۴۰ درصد از افرادی که مبتلا به سرطان ریه می باشند معمولا به متاستاتیک مغزی دچار می گردند. در گذشته نتیجه برای بیمارانی که دارای متاستاتیک مغزی تشخیص داده می شدند، چندان خوشایند نبود چرا که نرخ زندگی این افراد بیش تر از چند هفته بعد از تشخیص نبوده است. ابزارهای پیچیده تشخیص در کنار ابداع روش های پرتوزایی و جراحی باعث شده تا کیفیت و نرخ زندگی برای افراد گرفتار متاستاز مغزی بهبود یافته و تا چندین سال افزایش یابد.

میزان بروز در بزرگسالان

موسسه ملی سرطان برآورد کرده است، در سال ۲۰۱۲، ۲۲۹۱۰ بزرگسال (۱۲۶۳۰ مرد و ۱۰۲۸۰ زن) دارای تومورهای مغزی و دستگاه سیستم عصبی تشخیص داده خواهند شد. آنها همچنین تخمین زده اند، در سال ۲۰۱۲، ۱۳۷۰۰ تن از این بیماران در نهایت خواهند مرد. بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ متوسط سن ابتلا به تومورهای مغزی و تومورهای دستگاه سیستم عصبی ۶۴ سال بوده است.

علائم

علائم با توجه به مکان شکل گیری تومور می تواند متفاوت باشند. اما موارد ذکر شده در زیر می تواند در رابطه با بسیاری از تومورهای مغزی صدق کند.
● سردردهایی که به ویژه در جریان صبح شدت می یابند.
● صرع و تشنج
● ایجاد مشکل در تفکر، بیان و صحبت کردن
● تغییرات شخصیتی
● ضعف و یا فلج در بخش و یا طرفی از بدن
● عدم تعادل و سرگیجه
● تغییرات در بینایی و دید
● تغییرات در شنوایی
● بی حسی و گزگز در صورت
● دل درد و یا حالت تهوع
● گیجی و عدم توانی درک مکانی

تشخیص تومور مغزی

با استفاده از تکنولوژی های پیچیده تصویر برداری می توان مکان این تومورها را مشخص کرد. ابزارهای تشخیص عبارتند از: توموگرافی کامپیوتری، (CT یا CAT اسکن) و تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی ((MRI. از ام.آر.آی می توان در حین نمونه گیری از بافت و حذف تومور استفاده کرد. با استفاده از  (MRS) یا طیف سنجی تشدید مغناطیسی هم می توان به بررسی مشخصات شیمییای تومور پرداخت و آسیب طبیعی را نیز در MRI  تشخیص داد. توموگرافی تابش پوزیترون هم ( PET اسکن) در شناسایی تومورهای مغزی در حال رشد به کار می رود.
گاهی اوقات تنها راه تشخیص قطعی یک تومور نمونه برداری می باشد. جراح مغز و اعصاب نمونه برداری را انجام می دهد و پزشک آسیب شناسی نیز با تعیین اینکه تومور خوش خیم بوده و یا بدخیم و همچنین مشخص کردن درجه بندی آن شخیص نهایی را ارائه می دهد.

درمان تومور مغزی

تومورهای مغزی (صرف نظر از اینکه اولیه بوده و یا متاستاتیک، خوش خیم بوده و یا بدخیم) از طریق جراحی، پرتودرمانی و یا شیمی درمانی و یا حتی ترکیبی از آنها مورد معالجه قرار می گیرند. در حالی که پرتودرمانی و شیمی درمانی در خصوص تومورهای بدخیم، تومورهایی که همچنان قسمتی از آنها باقی مانده و یا تومورهایی به کار می رود که ممکن است حتی بعد از برداشتن آنها مجددا رشد کنند، اما در نهایت تصمیم گیری پیرامون نحوه درمان بستگی به عوامل مختلفی داشته و در هر موردی هم متفاوت از دیگری می باشد. هر شیوه درمان خطرات و اثرات جانبی خود را دارد.

جراحی تومور مغزی

این موضوع پذیرفته شده است که برداشت تقریبی و یا کامل یک تومور مغزی آن هم از طریق جراحی برای بیمار مفید می باشد. چالش جراح مغز و اعصاب برداشت تومور مغزی است تا جایی که امکان داشته آن هم بدون اینکه به بافت های مهم مغزی که در عملکرد عصبی (توانایی در حرف زدن، راه رفتن و …) موثر می باشند، آسیبی برسد. به طور سنتی، جراحان مغز و اعصاب با باز کردن جمجمه سعی می کنند تا آنجایی که ممکن است تومور را بردارند. نمونه برداری استریوتاکتیک از دیگر روش های معمولی است که ممکن است قبل از باز کردن جمجمه به کار گرفته می شود. این عمل کوچک به پزشکان اجازه می دهد تا با نمونه برداری از بافت، تشخیص دقیق تری را ارائه دهند. معمولا بعد از اسکن گرفتن از سر بیمار، او را به اتاق عمل می برند تا با سوراخ کردن جمجمه وی به ناحیه مورد نظر دست یابند. در این حین با برداشتن نمونه ای از بافت غیر عادی، آن را زیر میکروسکوپ مورد بررسی قرار می دهند.

در اواخر دهه ۹۰ (۱۹۹۰) دستگاه های کامپیوتری با نام سیستم های هدایت جراحی اختراع شدند. این سیستم ها با هدایت جراح مغزو اعصاب، وی را در مکان یابی تومورهای مغزی یاری می رساندند. این اطلاعات خطرات را کاهش داده و امکان برداشت بیشتری از تومور را فراهم نمودند. در بسیاری از موارد، این سیستم ها امکان برداشت تومورهایی را فراهم می نمودند که قبلا با روش جراحی نمی شد آن ها را از بین برد. با استفاده از برخی از آنها حتی می توان نمونه گیری هایی را انجام داد که دیگر نیازی به وصل کردن فریم به جمجمه بیمار نباشد. یکی از محدودیت هایی که این سیستم ها دارند استفاده از اسکن هایی است (سی.تی.، ام.آر.آی) که قبل از جراحی گرفته می شوند. بنابراین آنها نمی توانند اطلاعاتی را در خصوص تحرکات مغزی که در حین عمل جراحی رخ می دهند، در اختیار جراح مغز و اعصاب قرار دهند. محققان در حال گسترش تکنیک هایی می باشند که با استفاده از التراسوند و اسکنرهای ام.آر.آی بتوان داده های سیستم های هدایت جراحی را در حین عمل، به روز نمود.

روشی وجود دارد به نام تصویرسازی عملکرد زبانی در حین عمل جراحی (Intraoperative language mapping) که از نظر برخی تکنییک مهمی ایست آن هم برای به کاربردن در مورد بیمارانی که عملکرد زبانی آنها ( گلیوم نیکره غالب) تحت تاثیر تومور مغزیشان می باشد. در این روش از آناتومی عملکرد زبانی بیمار (در حالی که وی در وضعیت هوشیار قرار دارد)، تصویرسازی می گردد. این شیوه به جراح این امکان را میدهد تا تشخیص دهد که کدام بخش از تومور بدون اینکه آسیبی به سایر نقاط وارد کند، قابل برداشت می باشد. مطالعات اخیر نشان داده است، تصویر سازی قشری زبانی ممکن است به عنوان روش الحاقی مفید و کارآمد برای برداشت بهینه تومور به کار گرفته شود (آن هم بدون اینکه به نواحی حیاتی عملکرد زبانی آسیبی وارد نماید).